English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6657 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
airdrop container U جعبه مخصوص بارریزی هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air cargo U بارهای محمول هوایی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
information box U قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
air delivery U نقل و انتقال هوایی
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
duckings U کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
air defense ship U ناو مخصوص پدافند هوایی
air letter U نامهء مخصوص پست هوایی
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
air facility U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations U تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
aerogramme U نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
aerogram U نامهء مخصوص پست هوایی هوانامه
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
imagery collateral U وسایل و ابزار مخصوص کمک به تفسیر عکس هوایی
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
mauler U نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace reservation U منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
backpacks U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpack U کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
transfer case U جعبه انتقال نیرو
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
sand box U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sandbox [British] U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sandpit U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
flu box U جعبه مخصوص طعمههای خشک ماهیگیری
workbag U کیف مخصوص وسایل کار جعبه خیاطی
shook U روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
stuffiness U بد هوایی
skyway U پل هوایی
air head U سر پل هوایی
overpasses U پل هوایی
aerobics U هوایی
aerobic U هوایی
overpass U پل هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
air lane U خط هوایی
aviation medicine U طب هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
air drawn U هوایی
acclimatization U هم هوایی
air attack U تک هوایی
air strike U تک هوایی
raid U تک هوایی
air built U هوایی
flying bridge U پل هوایی
airborne U هوایی
raids U تک هوایی
raiding U تک هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead line U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
raided U تک هوایی
linear distance U خط هوایی
aerial line U خط هوایی
aery U هوایی
air raids U تک هوایی
airs U هوایی
AA U ضد هوایی
airy U هوایی
atmospheric U هوایی
air U هوایی
aired U هوایی
pneumatic U هوایی
aerials U هوایی
over-pass U پل هوایی
strikes U تک هوایی
overhead U هوایی
aerial U هوایی
air raid U تک هوایی
strike U تک هوایی
glove compartments U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
glove compartment U جعبه کوچک مخصوص اچار وغیره در جلو اتومبیل
air inst alations U تاسیسات هوایی
air furnace U کوره هوایی
sections U رسددریایی یا هوایی
airships U سفینهء هوایی
air gap U شکاف هوایی
corridor U دالان هوایی
airship U سفینهء هوایی
bird's eye U منظره هوایی
air guard U پاسور هوایی
air force base U پایگاه هوایی
air group U گروه هوایی
section U رسددریایی یا هوایی
corridors U دالان هوایی
air letter U نامهء هوایی
runner U ریشه هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
aviation channels U کانالهای هوایی
air guard U گشتی هوایی
aviation U هوایی هوانیروز
hang U توپ هوایی
hangs U توپ هوایی
avionics U ارتباطات هوایی
air hole U چاه هوایی
runners U ریشه هوایی
antiaircraft U اسلحه ضد هوایی
air facility U تاسیسات هوایی
air evacuation U تخلیه هوایی
flak U توپخانه ضد هوایی
wing U گروه هوایی
elevated railroad U خط اهن هوایی
elevated railroad U ترن هوایی
winging U گروه هوایی
escadrille U جوخه هوایی
exposure station U ایستگاه هوایی
air attache U وابسته هوایی
air brake U ترمز هوایی
fire balloon U فانوس هوایی
air cooled transformer U مبدل هوایی
air control ship U ناوکنترل هوایی
aerial photogrammetry U فتوگرامتری هوایی
flush decker U پل هوایی یک پارچه
air control U کنترل هوایی
air consignment U محموله هوایی
squadron leaders U سرگرد هوایی
flight U رسد هوایی
air dribble U دریبل هوایی
combat air patrol U گشتی هوایی
Recent search history Forum search
1معنی field housing در محصولات صنعتی چیست؟
1chip-on-carrier
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
1انتقال قطعی
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
4express, overexpression
1offshoring
1plastic safe
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
2پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com